در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال کدام عوامل را باید بررسی کنیم؟
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
قبل از معامله یا سرمایه‌گذاری در یک ارز دیجیتال، سرمایه‌گذاران تجزیه و تحلیل‌هایی را برای تعیین مناسب بودن آن رمز ارز انجام می‌دهند. دو روش برای انجام این تحلیل وجود دارد. اولین مورد تحلیل تکنیکال است که استفاده از شاخص‌های فنی برای تعیین رفتار دارایی را شامل می‌شود. روش دوم، تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال است که شرایط پیرامون یک دارایی برای تعیین ارزش و تصمیم‌گیری در مورد ارزشمند بودن سرمایه‌گذاری در آن را بررسی می‌کند.
به عنوان مثال، ممکن است به موارد استفاده، تعداد افرادی که بر روی رمز ارزی خاص سرمایه‌گذاری کرده‌اند و یا تیم پشت پروژه نگاه کنید.
این مقاله از آکادمی کیوسک بر تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال تمرکز دارد. هدف این است که ببینیم دارایی مورد نظر بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا ارزش بالاتری دارد. در واقع قصد داریم به ارزش واقعی آن پی ببریم و بسنجیم که آیا برای خرید و سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی برای اولین بار در سال 1934 با انتشار کتاب «تحلیل امنیت» که در مورد سرمایه‌گذاری بود، عنوان شد. در این کتاب، نویسندگان استدلال می‌کنند که سرمایه‌گذاران باید قبل از سرمایه‌گذاری، به تمام اصول کسب‌وکار پیرامون یک اوراق بهادار نگاه کنند. پس از رکود بزرگ آن زمان، برای سرمایه‌گذاران بسیار مهم بود که تنها بر تعداد انگشت شماری از عوامل تکیه نکنند.
رکود بزرگ مدت‌هاست که به پایان رسیده، اما ایده در نظر گرفتن هر یک از عوامل امنیتی هنوز حیاتی است. دیدن یک معیار امیدوارکننده و مبنای انتخاب سرمایه‌گذاری بر اساس آن، می‌تواند وسوسه‌انگیز به نظر برسد. با این حال، معیارهای منفرد می‌توانند گمراه‌کننده باشند و باعث شوند سرمایه‌گذاران بر روی چیزی که پتانسیل بلندمدت ندارد، بیش از حد سرمایه‌گذاری کنند.
نویسندگان کتاب تحلیل امنیت بر روی سهام و اوراق قرضه تمرکز داشتند، اما سرمایه‌گذاران از تحلیل بنیادی در موارد دیگر هم استفاده کردند مفهوم اصلی تحلیل فاندامنتال توسط وارن بافت معروف شد. بیایید ببینیم تحلیل فاندامنتال دقیقا چیست؟
تحلیل فاندامنتال این ایده را که در ابتدا ارزش یک دارایی کم و یا بیش از حد است، نادیده می‌گیرد. اما با گذشت زمان، بازار اصلاح می‌کند و ارزش واقعی سهام منعکس خواهد شد. اینجاست که با انجام تحلیل بنیادی، سرمایه‌گذاران می‌توانند تعیین کنند که آیا چیزی بیش از حد ارزش‌گذاری شده است یا کمتر، این‌چنین می‌توانند تصمیمات خود را بهتر عملی کنند.
تحلیلگران بنیادی خرید سهام کم‌ارزش‌شده را، یعنی سهامی که ارزش واقعی آنها بیش از قیمتشان است، توصیه می‌کنند. همچنین بر این باورند از سهامی که بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند، دوری کنید. به این ترتیب، سرمایه‌گذاران می‌توانند از گزینه‌های مخاطره‌آمیز اجتناب کنند.
مشکل تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
شبکه‌های ارز دیجیتال را نمی‌توان با همان معیارهای کسب‌وکارهای سنتی ارزیابی کرد. گرچه دارایی‌های غیرمتمرکز مانند بیت کوین (BTC) به کالا نزدیک‌تر است، اما حتی درمورد ارزهای دیجیتال متمرکزتر، مانند ارزهای صادر شده توسط سازمان‌ها، شاخص‌های سنتی تحلیل فاندامنتال نمی‌توانند چیز زیادی به ما بگویند.
بنابراین، ما باید توجه خود را به چارچوب‌های مختلف معطوف کنیم. اولین قدم در این فرآیند، شناسایی معیارهای قوی است. به‌عنوان مثال، فالوورهای توییتر یا کاربران تلگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی معیارهای خوبی نیستند، چون ایجاد حساب یا خرید دنبال‌کنندگان جعلی در رسانه‌های اجتماعی آسان است.
توجه به این نکته مهم است، هیچ معیار واحدی وجود ندارد که بتواند تصویر کاملی از شبکه مورد ارزیابی به ما بدهد. می‌توانیم به تعداد آدرس‌های فعال در یک بلاکچین نگاه کنیم و ببینیم که به شدت در حال افزایش است. اما این موضوع به خودی خود چیز زیادی به ما نمی‌گوید. همانطور که می‌دانیم، بازیگران بازار می‌توانند هر بار با آدرس‌های جدید پول را به دیگر حساب‌های خود منتقل کنند.
معیارهای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
در بخش‌های بعدی، نگاهی به سه دسته از معیارهای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال خواهیم داشت: معیارهای داخل شبکه بلاکچین، معیارهای پروژه و معیارهای مالی. این فهرست جامع نیست، اما مبنای مناسبی برای ایجاد شاخص‌های بعدی در اختیار ما قرار می‌دهد.
برخی از این عوامل تا حدودی ذهنی هستند، بنابراین هیچ معیار واحدی، شاخص قابل اعتمادی برای ارزش یک ارز دیجیتال نیست. در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، باید همه آنها را با هم بررسی کرد تا از هرگونه اطلاعات گمراه‌کننده جلوگیری شود.
معیارهای بلاکچین
معیارهای بلاکچین به معیارهایی گفته می‌شود که با مشاهده داده‌های ارائه‌شده توسط بلاکچین قابل ارزیابی هستند. ما می‌توانیم این کار را خودمان با اجرای یک گره (کامپیوتر متصل به شکبه بلاکچین) برای شبکه مورد نظر انجام دهیم، اما این کار زمان‌بر و پرهزینه است. به خصوص اگر فقط سرمایه‌گذاری را در نظر بگیریم و زمان یا منابع خود را برای این تلاش تلف نکنیم.
راه‌حل ساده‌تر این است که اطلاعات را از وب‌سایت‌هایی که به‌طور خاص برای اطلاع‌رسانی تصمیمات سرمایه‌گذاری طراحی شده‌اند، استخراج کنید. به عنوان مثال، سایت CoinMarketCap با تجزیه و تحلیل روی زنجیره بیت کوین، اطلاعات بسیاری را در اختیار ما قرار می‌دهد. چند مورد از این معیارها را با هم بررسی می‌کنیم.
-تعداد معاملات
تعداد تراکنش‌های یک توکن می‌تواند نشان دهد که چه مقدار فعالیت روی یک بلاکچین انجام می‌شود. این عامل همچنین می‌تواند تغییراتی را در معاملات در طول زمان نشان دهد و به رشد یا عدم آن اشاره کند. هیچ راهی برای گفتن اینکه یک یا دو کاربر واقعی در یک تراکنش شرکت کرده‌اند، وجود ندارد و این باعث گمراه‌کننده بودن آن می‌شود.
توجه داشته باشید که این معیار باید با احتیاط استفاده شود. همانند آدرس‌های فعال، نمی‌توانیم از این معیار مطمئن باشیم چون ممکن است فردی سرمایه‌اش را بین کیف پول‌های خود منتقل کند تا فعالیت‌های زنجیره‌ای را افزایش دهد.
-ارزش معامله
نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، ارزش تراکنش به ما می‌گوید که در یک دوره چقدر ارزش معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده تراکنش اتریوم به ارزش هر کدام 50 دلار در همان روز ارسال شود، می‌گوییم حجم تراکنش روزانه 500 دلار است. ما می‌توانیم این معیار را با یک ارز فیات مانند دلار آمریکا، یا با توکن بومی شبکه مانند اتر (ETH) اندازه‌گیری کنیم.
-آدرس‌های فعال
آدرس‌های فعال، آدرس‌های بلاکچینی هستند که در یک دوره معین فعالیت دارند. روش‌های محاسبه این متغیر متفاوت است، اما یک روش رایج این است که هم فرستنده و هم گیرنده هر تراکنش را در دوره‌های معین (مانند روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها) شمارش کنیم. برخی نیز تعداد آدرس‌های منحصربه‌فرد را در طول زمان بررسی می‌کنند.
-هزینه‌های پرداختی
هزینه‌های پرداختی یکی دیگر از معیارهای مفید بلاکچین برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال است. هزینه‌هایی که کاربران می‌پردازند تقاضا را نشان می‌دهد، چون پرداخت کارمزدهای بالاتر نشان‌دهنده مناقصه برای تایید سریع‌تر تراکنش‌های آنهاست. این فاکتور برای همه ارزهای رمزنگاری‌شده صدق نمی‌کند، اما به ویژه برای رمز ارزهایی که پاداش بلاک آنها کاهش می‌یابد، مانند بیت کوین، مفید است.
-نرخ هش و مقدار شرط شده
امروزه بلاکچین‌ها از الگوریتم‌های اجماع مختلفی استفاده می‌کنند که هر کدام مکانیسم‌های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این الگوریتم‌ها نقش مهمی در تامین امنیت شبکه ایفا می‌کنند، بررسی داده‌های اطراف آنها می‌تواند برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ارزشمند باشد.
نرخ هش یک عامل مهم در بلاکچین است که باید در نظر گرفته شود، چون امنیت یک دارایی را نشان می‌دهد. نرخ هش مشخص می‌کند که کاربران با چه سرعتی می‌توانند یک بلوک را در بلاکچین استخراج کنند. اگر این رقم بالاتر باشد، ماینرها شانس بیشتری برای دریافت پاداش بلاک خواهند داشت و انجام یک هک موفق دشوارتر است.
امنیت تنها چیزی نیست که سرمایه‌گذاران می‌توانند از نرخ هش یاد بگیرند. کاهش نرخ هش نه تنها کاهش امنیت بلکه افزایش بی‌علاقگی ماینرها را نشان می‌دهد. اگر کاربران دیگر علاقه‌ای به استخراج ارز دیجیتال نداشته باشند، می‌تواند عدم سودآوری را خاطرنشان کند.
معیارهای پروژه
در حالی که معیارهای بلاکچین مربوط به داده‌های بلاک چین قابل مشاهده است، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود)، وایت پیپر و نقشه راه آینده را بررسی می‌کند. این معیارها با جنبه توسعه کریپتو سروکار دارند و به نحوه عملکرد و چرایی پیدایش آن می‌پردازند. بیشتر این عوامل کیفی هستند تا کمی، اما یافتن یا اندازه‌گیری همه آنها چندان دشوار نیست.
-وایت پیپر
مهم‌ترین معیار پروژه که باید در نظر گرفته شود، وایت پیپر رمزنگاری است. وایت‌پیپرها بیانیه‌ای از سوی توسعه‌دهندگان رمز ارز هستند که فناوری و اهداف پروژه را تشریح می‌کنند. به طور کلی، سرمایه‌گذاران تمایل دارند به دنبال وایت پیپر جامع و آموزنده‌ای باشند که بیش از حد بلندپروازانه، ناصادقانه یا غیر واقعی به نظر نرسد.
-تیم سازنده
سازنده یا تیم پشت ارز دیجیتال یکی دیگر از معیارهای مفید پروژه است. در حالی که سازندگان برخی از ارزها ناشناس باقی می‌مانند، برخی دیگر را به راحتی می‌توان شناخت و سابقه دارند. سوابق توسعه‌دهنده یا تیم می‌تواند نشان دهد که آیا آنها قابل اعتماد هستند و در گذشته با فناوری مشابه موفق بوده‌اند یا خیر.
-رقبا
بسیاری از تحلیلگران بنیادی کریپتو نیز به رقبای یک توکن نگاه می‌کنند. اکثر وایت پیپرها اهداف یک دارایی را توصیف می‌کنند و به احتمال زیاد می‌توانند نشان دهند که با چه توکن‌های دیگری در رقابت هستند. رقابت به خودی خود نباید سرمایه‌گذاران را دلسرد کند، اما اگر سایر پروژه‌های رقیب با ارزش‌تر باشند، ممکن است یک ارز دیجیتال دوام زیادی نداشته باشد.
-میزان توکن‌های در گردش
رمزارزها می‌توانند به روش‌های مختلفی شروع شوند و این شروع‌ها به سرمایه‌گذاران بینشی نسبت به خطرات احتمالی می‌دهد. اگر بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران اولیه، مقدار زیادی از توکن‌های عرضه‌شده را حفظ کنند، می‌تواند یک سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز باشد. کنترل بازار رمز ارز بین چند طرف می‌تواند به آنها اجازه دهد تا بعدها بازار را دستکاری کنند.
معیارهای مالی
معیارهای مالی مربوط به اقتصاد یک ارز دیجیتال است. بسیاری از این عوامل کمی هستند، بنابراین یافتن و اندازه‌گیری آنها آسان‌تر است. این معیارها اغلب اولین مواردی هستند که سرمایه‌گذاران بررسی می‌کنند، اما مهم است که فقط به این معیارها بسنده نکنید.
-ارزش بازار
بدیهی‌ترین معیار مالی که در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال باید به آن نگاه کرد، ارزش بازار یک رمز ارز است. ارزش بازار، قیمت فعلی یک رمز ارز ضرب در تعداد سکه‌های در گردش آن است و ارزش کل تمام سکه‌های موجود یک ارز دیجیتال را نشان می‌دهد. سکه‌هایی با ارزش بازار پایین ممکن است رشد بیشتری داشته باشند، اما دارایی‌های با ارزش بالا، اغلب پایدارتر هستند.
-نقدشوندگی
یکی دیگر از معیارهای مهم مالی که باید در نظر گرفت نقدشوندگی است. در واقع باید دید که خرید و فروش یک دارایی چقدر آسان است. تعریف نقدشوندگی می‌تواند دشوارتر باشد، اما اختلاف قیمت پیشنهادی نسبت به تقاضا، اغلب یک شاخص قابل اعتماد است. اسپرد پیشنهاد و تقاضا، به معنای شکاف بین بالاترین پیشنهاد و کمترین قیمت است. اسپردهای کمتر به طور معمول نشان‌دهنده نقدینگی بالاتر هستند.
-کاهش میزان تولید و استخراج
بسیاری از تحلیلگران بنیادی کریپتو نیز به نحوه مدیریت یک ارز در عرضه آن نگاه می‌کنند. برخی از ارزهای دیجیتال، مانند بیت کوین، عرضه محدودی دارند و در طول زمان میزان تولید را کاهش می‌دهند. این محدودیت‌ها می‌توانند برای برخی جذاب باشند، زیرا با تورم مقابله می‌کنند، اما می‌توانند مطلوب بودن ارز را برای سرمایه‌گذاران جدید کاهش دهد.
سخن آخر
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال اگر به درستی انجام شود، می‌تواند بینش ارزشمندی را در مورد ارزهای دیجیتال ارائه دهد، به گونه‌ای که تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن نیست. توانایی جدا کردن قیمت بازار از ارزش «واقعی» یک رمز ارز، مهارت بسیار خوبی است که باید هنگام معامله داشته باشید.
البته، مواردی وجود دارد که تحلیل تکنیکال می‌تواند به ما بگوید و با تحلیل فاندامنتال قابل پیش‌بینی نیست. به همین دلیل بسیاری از معامله‌گران امروزه از ترکیب هر دو تحلیل استفاده می‌کنند.
امیدواریم این مقاله به شما در درک صحیحی از عواملی که باید قبل از ورود یا خروج از موقعیت‌های دارایی‌های دیجیتال در نظر بگیرید، کمک کرده باشد. نظرات و تجربه‌های خود را درباره معامله ارزهای دیجیتال با ما به اشتراک بگذارید.
