نظریه بازی در ارز دیجیتال به بررسی تصمیمات استراتژیک افراد منطقی در سناریوهای مختلف میپردازد. این نظریه با اینکه بیشتر با منطق تلفیق میشود، به طور کامل ریشه ریاضی دارد و میتواند در هر شرایطی که افراد باید با یکدیگر همکاری یا رقابت کنند، به کار رود. در ادامه شما را با نظریه بازی در ارز دیجیتال، نقش آن در استخراج بیت کوین و آینده آن آشنا میکنیم. به خواندن ادامه دهید.
نظریه بازی در ارز دیجیتال چیست؟
نظریه بازی به محیطهای رقابتی مربوط است که در آن یک فرد یا شرکت سعی میکند ویژگی برتری نسبت به رقیب خود داشته باشد. به طور کلی، یعنی یک نفر توانایی بالایی را دارد و فرد دیگر دارای کاستی است. فرمولهای ریاضی به کار رفته در نظریه بازی میتواند در زمینههای اقتصادی، روانشناسی، منطقی و کامپیوتری کاربرد داشته باشد.
در این نظریه رفتار انسانها در شرایط خاصی در یک جهان کوچک بررسی میشود. این جهان چهارچوبها و قوانین خاصی دارد و و شرایط ایجاد شده به رفتارهای قابلپیشبینی و صادقانه بازیکنان منجر میشود.
در یک سناریو نظریه بازی سه عنصر اصلی وجود دارد:
- بازیکنان
- استراتژیها
- بازدهها
در واقع بازیکنان، کاربران مسئول تصمیمگیری هستند. استراتژی به عملهایی گفته میشود که بازیکنان با در نظر گرفتن عملهای احتمالی بازیکنان دیگر، انجام میدهند. بازده مربوط به نتیجه اعمالی است که بازیکنان در سیستم انجام دادند. با روشهای تشویقی درست، این بازدهها میتوانند به جهت خاصی هدایت و بارها نیز تکرار شوند.
هدف نظریه بازی در ارز دیجیتال این است که از منطق انسانی استفاده کند و شبکهای بسازد که نیاز به نظارت نداشته باشد و همچنان نتایجی مناسب و مثبت رقم بزند. برای برنامهریزی تصمیمات انسانها ابتدا نیاز است که انگیزههای مردم درک شود که کار آسانی نیست.
نظریه بازی در ارز دیجیتال و بیت کوین
در زمینه ارزهای دیجیتال، نظریه بازی نقش مهمی در طراحی یک سیستم امن و بدون شخص سوم، مانند بیتکوین، بازی میکند. ساخت بیت کوین در واقع ترکیبی موزون از رمزنگاری و نظریه بازی است.
در حقیقت استفاده از نظریه بازی در ارز دیجیتال باعث شد که مفهومی به نام اقتصاد رمزارزی به وجود بیاید. در این علم جنبه اقتصاد قوانین بلاکچین و نتایج احتمالی طراحی این پروتکلها در اثر رفتار شرکتکنندگان مورد بررسی قرار میگیرد. همچنان تأثیر عوامل خارجی را شرح میدهد که بخش مهمی از اکوسیستم نیست، اما این عوامل خارجی به شبکه میپیوندند تا در نهایت آن را از داخل دچار اختلال کنند.
از آنجایی که بلاکچین بیت کوین به عنوان یک سیستم توزیع، طراحی شده و بسیاری از گرههای آن در مکانهای مختلفی قرار دارند، برای تأیید تراکنشها و بلاکها به همکاری این گرهها نیاز دارد. با این وجود، این گرهها نمیتوانند کاملا بر هم تکیه کنند.
یک بلاکچین چگونه میتواند جلوی اختلال ناشی از گرههای غیرقابل اعتماد را بگیرد؟
یکی از مهمترین ویژگیهای شبکه بیت کوین این است که برای جلوگیری از ایجاد اختلال، با الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) فعالیت میکند. این تکنیک رمزنگاری باعث شده تا فرآیند استخراج بیت کوین کاری بسیار سخت و پرهزینه باشد و یک فضای بسیار رقابتی برای استخراج ایجاد کند.
بر این اساس، سازندگان الگوریتم اثبات کار، گرههای استخراج را مجاب میکنند تا درست کار کرده و منابع سرمایهگذاریشده خود را از دست ندهند. هر فعالیت منفی و شرورانهای نیز به سرعت با مجازات مواجه میشود.گرههایی که رفتارهای غیر قابل اعتماد از خود نشان دهند پول زیادی از دست خواهند داد و از شبکه اخراج میشوند. به همین دلیل، افرادی که بیتکوین استخراج میکنند ترجیح میدهند تصمیمات منطقی و قابل قبول بگیرند و بلاکچین را امن نگه دارند.
نظریه بازی داخلی
نظریه بازی در ارز دیجیتال به انگیزههای خوب یا بد سیستم مربوط میشود. اگر قانونی را در الگوریتم سیستم بشکنید، باید عواقبی بدتر از سود آن وجود داشته باشد. به این طرح، یک طرح نامتقارن میگویند تا افرادی را که علیه سیستم فعالیتهای منفی دارند مجازات کند.
برای مثال، در استخراج بیت کوین، اگر ماینر تصمیم بگیرد یک تراکنش را با حمله دوبار خرج کردن انجام دهد، آن بلوک یتیم (orphaned) میشود. بلوک هنگامی یتیم میشود که یک فرد تلاش کند با قدرت هش (قدرت پردازش تراکنشها) کافی یک تراکنش را وارونه کند و باعث شود تا آن بلوک بخشی از بلاک چین نباشد.
این اتفاق همچنین میتواند در صورتی رخ دهد که چند ماینر سعی کنند حمله دوبار خرج را انجام دهند و یک حمله ۵۱ درصدی ایجاد کنند. به این معنی که چند ماینر با همکاری هم ۵۱ درصد قدرت هش شبکه بیت کوین را به دست آورند و اجازه ندهند تراکنش کامل شود.
این نوع فعالیتها در بیت کوین جلوگیری میشوند، زیرا اگر یک ماینر سعی کند این کار را انجام دهد، ارزش سرمایه استخراج شدهشان از بین میرود. یعنی تمام بیت کوینهای استخراج شده را از دست خواهند داد و نتیجه کامل کردن تراکنشها را نمیگیرد. تشویق ماینرها به رفتار درست و قانونی در شبکه، نشانهدهنده به کار بردن تئوری بازی است.
این نوع از تئوری بازی داخلی نه تنها در بیت کوین، بلکه تقریبا در همه ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. برای مثال بسیاری از توکنها به جای الگوریتم اثبات کار، با الگوریتم گواه اثبات سهام (PoS) یا ترکیبی از این دو ساخته میشوند. هنگامی که ماینرها توکنها یا کوینهای خود را برای اثبات صحت تراکنشها بگذارند و طبق الگوریتم رمز ارز عملیاتی را تکمیل نکنند، سهام خود را از دست داده و ضرر میکنند.
نظریه بازی خارجی
بین ارزهای دیجیتال، بزرگترین نقطه آسیبپذیری برای هر شرکت، مربوط به عوامل خارجی میشود. یکی از ویژگیهای مثبت رمز ارزها این است که شبکه میتواند از خود در برابر آسیبهای داخلی محافظت کند، اما با پیشرفت و گسترش، باید خود را در برابر حملههای مختلف خارجی نیز مقاوم کند. یکی از مثالهای کلاسیک نیاز به دفاع خارجی مربوط به دو راهی زندانی میشود که در آن در دو طرف منطقی ممکن است با هم همکاری نکنند، حتی با اینکه به نفع آنهاست.
از بزرگترین خطرات برای شرکتهای مختلف تکنولوژی میتوان به حملات توزیع شده محرومسازی از سرویس یا همان دیداس (DDoS) اشاره کرد. در سال ۲۰۱۷، ۷۴ درصد از همه سایتهای مربوط به بیت کوین تحت حمله DDoS قرار گرفتند که شامل صرافیهای ارز دیجیتال نیز میشد.
از آن جایی که رمز ارزها از کد درست شدهاند، همه آنها الگوریتم دارند. هر کوین میتواند از خود در برابر حملات محافظت کند اما در همین حین، جامعه ارزهای دیجیتال در حال رشد است و در جوامع مجازی مورد گفتوگو قرار میگیرد. تقریبا هر روز در شبکههایی مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام میتوان دید که چگونه افراد بحث میکنند که کدام آلتکوین بهتر است. بر همین اساس، افراد فکر میکنند که با اختلال در یکی از این رمز ارزها، ارزش دیگری بالاتر میرود.
یکی دیگر از روشها نیز شورت کردن است. در شورت کردن سرمایه به فروش میرود تا قیمت آن کاهش پیدا کند و خریدهای آینده سودمندتر باشند.
مشکلات نظریه بازی در سیستمهای توزیعشده
با وجود سیستم تشویقی که تئوری بازی در ارز دیجیتال ایجاد میکند و باعث رفتار صادقانه میشود، مشکلات مهمی نیز ظاهر شدهاند. متمرکز شدن استخراج بیت کوین در اثر وجود مزرعههای استخراج باعث شده تا نگرانیهایی درباره حملات ۵۱ درصد ایجاد شود.
در این حملات ماینرهایی با قصد خرابکاری کنترل قدرت هشینگ شبکه را به دست میگیرند تا بلاکچین را چند شاخه کنند. به همین دلیل، بعضی معتقدند که مکانیسمهای تشویقی الزاما ضروری نیستند یا میتوانند آخرین راهحل باشند زیرا پیچیدگیهایی در منطق سیستم ایجاد میکنند.
تجربه به منتقدان نشان داده است که نظریه بازی در رمز ارزها را نمیتوان از طریق تئوری به طور موفقیتآمیز اجرا کرد و تنها با تمرین موفق میشود. بعضی از گمانهای مدل نظریه بازی ارزهای دیجیتال مربوط به انجام کار درست یا اشتباه به وسیله تعدادی افراد خاص است. مبنا قرار دادن گمانهایی درباره رفتار انسانی برای ایجاد امنیت در یک شبکه کار خطرناکی است، مخصوصا هنگامی که هیچ سابقه تکنولوژی و مدلی برای آن به کار نرفته باشد.
آینده نظریه بازی در ارز دیجیتال
در ادامه راه، با رشد کاربرد ارزهای دیجیتال در دنیای واقعی، شبکهها باید از روشهای مختلف حمله و روشهای محافظت در برابر آنها آگاه باشند. برای اینکار، لازم است که مانند حملهکنندگان خود فکر و تلاش کنند تا همیشه یک قدم از آنها جلوتر باشند.
همیشه افرادی خواهند بود که سعی میکنند از این سیستم سوء استفاده کنند. بهتر است که سازندگان ارزهای دیجیتال انتظار این مشکلات را داشته باشند و با طراحی غیرمتقارن شبکهها، از حملات جلوگیری کنند. هیچکس نمیداند که کاربرد عمومی ارزهای دیجیتال چه زمانی اتفاق میافتد، اما مهم است که شرکتها و جوامع با مشکلات این امر روبهرو شوند و روشهایی برای تشویق افراد برای حمایت از شبکهشان پیدا کنند.
جمعبندی
استفاده کلی تئوری بازی در ارز دیجیتال برای بررسی رفتار انسانها و تصمیمگیری منطقی آنها است. بر این اساس، مدل تئوری بازی باید همیشه در طراحی سیستمهای توزیعشدهای مانند ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شود.
به لطف ترکیب متعادلی از رمزنگاری و تئوری بازی، الگوریتم اثبات کار موفق شد تا با ایجاد بیت کوین، یک سیستم اقتصادی غیرمتمرکز ایجاد کند که مقاومت بالایی نسبت به حملات دارد. این امر برای رمزارزهای دیگر نیز صدق میکند و تئوری بازی میتواند در بلاکچینهای گواه اثبات سهام نیز استفاده شود. تنها تفاوت این بلاکچین نحوه انجام تراکنشها و تأیید بلوکهاست.
در نظر داشته باشید که این میزان امنیت و مقاوت بلاکچین به پروتکلهای آن مربوط است و به طور مستقیم از تعداد شرکتکنندگان در شبکه تأثیر میپذیرد. شبکههایی با توزیع بیشتر قابل اعتمادتر از شبکههای کوچک هستند.
به نظر شما تئوری بازی میتواند همیشه یک سیستم امنیتی قابل اعتماد باشد؟